سکوت

سکوت، سرشار از سخنان ناگفته است؛ از حرکات ناکرده، اعتراف به عشق‌های نهان و شگفتی‌های بر زبان نیامده.

سکوت

سکوت، سرشار از سخنان ناگفته است؛ از حرکات ناکرده، اعتراف به عشق‌های نهان و شگفتی‌های بر زبان نیامده.

زروان

همیشه میگویند زمین گرد است و هرکجا که میروی باز بر آستانه ی نخستت در میآیی ... دایره ای که در دو بعد تصور میشود همیشه مقدس بوده و زیبا ... ولی هنگامی که پای بعد سوم یعنی زمان به میان می آید دیگر پدیده ای زیبا نیست !! حتی در اسطوره ها تبدیل به ماری میشود که به دور انسان پیچیده است ... زمانی که فهمیدم صفر درجه با 360 درجه و 720 درجه برابر نیست روزها متلاطم اندیشه هایم بودم ... بُعد زمان باعث میشود درجه ی 360 ام کمی در محور زمان بالاتر از درجه صفر قرار بگیرد ... یعنی در گردش به دور یک دایره هیچ گاه امکان ندارد انسان به جایگاهی که در این لحظه دارد بازگردد ... حرکت دایره ای نیست، چیزی شبیه به فنر است !!! همان نقش اسطوره ای مار که به دور زروان پیچیده شده ... آری زمین گرد است ولی هیچ گاه نمیتوان به جای اول بازگشت مگر اینکه زمان را به عقب برگرداند ... تمام چیدمانی که در این لحظه در کل جهان پیرامون ما قرار دارد تنها و تنها در همین لحظه به این صورت هستند و دیگر امکان ندارد تکرار شوند ... این تصور، اندیشه های مرا به انفجار میکشاند ... پس در هر لحظه، از جایگاهی میان تمام چیزهایی که کاملا هوشمندانه و بنا بر هزاران دلیل در کنار هم قرار گرفته اند لذت ببر و استفاده کن ... هیچ چیز امکان ندارد دوباره تکرار شود ... و این قدرت شگفت انگیز زمان است که همه چیز را، حتی ثابت ترین ها را، به حرکت وامیدارد و دگرگون میکند ... زمان، مظهر بی رحمی و جبر، نماد قدرت و بیکرانی و عظمت ... و در تمام اسطوره ها قدرتی ماورایی که تمام هستی از آن سرچشمه گرفته است ... و لطفی بزرگ به هستی از جانب آفریدگار ... پس شاید زمین گرد باشد ولی ... هرگز امکان ندارد کسی بتواند به جایی بازگردد ... شاید به نظر آن جا یا جایگاه ثابت باشد اما هرگز اینگونه نیست ... هر دم باید همه چیز را از نو شناخت ... هر دم باید از چیدمان منحصر به فرد آن لحظه بهره برد ...