سکوت

سکوت، سرشار از سخنان ناگفته است؛ از حرکات ناکرده، اعتراف به عشق‌های نهان و شگفتی‌های بر زبان نیامده.

سکوت

سکوت، سرشار از سخنان ناگفته است؛ از حرکات ناکرده، اعتراف به عشق‌های نهان و شگفتی‌های بر زبان نیامده.

چقدر سخته ...


دیشب با دنیاغریبی.. آشنا و عزیز حرف میزدم.
دلش از همه عالم گرفته ٬ روح و قلبش را شکسته دست نامهربان چرخ کبود ....
دلش پر درد و چشمش رود خون بود ..... نمی دانم تقلایم برای آرام کردن جان بی تابش اثر دارد یا نه ولی من با تمام هستیم آرامش پایدارش را میخواهم .......
... امروز که همچو روز های پیش غرقه در افکار و رویای دور و نزدیک بودم ٬ از زبان  دیگری داستان دیشبم را شنیدم  ٬ قصه ی غصه برای عشق و امیدی توان گر و پرنور  که  شعله های پر قدرت  انگیزه ی ماندن را سبب گردد .....
بی درنگ یاد از تمام عالم سنگی به آن مهربان چهره  چرخید ..... نمیدانم از اینجا گذر میکند یا نه ٬ نمیدانم آیا با پای خسته خود بر این صفحه سیاه رد سپید میگذارد یا نه ..... می نویسم شاید چاره ای بر ذهن تو ای نا آشنا افتد ٬شود کلید لبخند لبش .....
تو چاره ای گو ......
او می گفت :


من  برای  زنده   بودن   جستجوی   تازه   میخواهم

خالی ام از عشق و خاموشم،
های و هوی تازه میخواهم


خانه ام گلخانه  یاس است ، رنگ و بوی تازه میخواهم


ای خدا،ای خدا، بی آرزو ماندم، آرزوی تازه میخواهم


***

عشق  تازه  ، حرف  تازه  ،  قصه  تازه  کجاست  ؟


راه  دور  خانه  تو  در کجای  قصه  هاست  ؟


تا  کجا  باید  سفر  کرد  تا  کجا  باید  دوید ؟


از  کجا  باید   گذر  کرد  تا به  شهر   تو   رسید ؟


ای خدا،ای خدا، بی آرزو ماندم، آرزوی تازه میخواهم


***

من برای زنده بودن ، جستجوی تازه میخواهم


.............


چقدر سخته به زور به یکی کمک کردن ٬ چقدر سخته یکی رو نجات دادن وقتی خودش میخواد غرق بشه ٬ چقدر سخته برات سرنوشت یکی دیگه اونقدر مهم باشه که حاضر باشی هر کاری براش انجام بدی تا اون خوش بخت بشه ٬ چقدر سخته عوض کردن نظری که تقریبا تمامش به واقعیت پیوسته .....
چقدر سخته یکی رو دوست داشتن ٬ چقدر سخته یکی رو دوست داشتن ٬ چقدر علاقه یک طرفه وحشتناکه ٬ چقدر دردناکه وقتی نتونی یکی رو از ذهنت بیرون کنی ٬ چقدر کشندست وقتی نمیتونی احساس واقعیت رو بیان کنی وقتی که ثانیه ثانیه های تاخیر کردن سرنوشت سازه......
سخته ٬ سخت .....
درکم کن ٬ من رو بفهم
نظرات 1 + ارسال نظر
علی چهارشنبه 15 بهمن‌ماه سال 1382 ساعت 10:18 ب.ظ

سلام
دلم را داغ عشقی بر جبین نه زبانم را بیانی اتشین ده
من برای اولین بار به این وبلاگ سر زدم و از نوشته ها وسخنان زیبالذت بردم
به امید دیدار

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد