سکوت

سکوت، سرشار از سخنان ناگفته است؛ از حرکات ناکرده، اعتراف به عشق‌های نهان و شگفتی‌های بر زبان نیامده.

سکوت

سکوت، سرشار از سخنان ناگفته است؛ از حرکات ناکرده، اعتراف به عشق‌های نهان و شگفتی‌های بر زبان نیامده.

فقط !!! بیست دقیقه ... نه بیشتر ...

امشب که تنهایم به تنهایی مهتاب پیش رویم باش

بی نور و خاموشم بتاب و شعله ای بر جان و قلبم باش

بر من نگاهی کن که یاد آرم شرار پر فروغ دیدگانت را

زان خوش بسوزان جان سرمست از تمنای حضورت را


راه میروی بر مسیری پر خم و راز آلود. سیاهی آسمانت جاودان است، شب و روزش یکیست. میگذری از زیر چراغ هایی که بر سختی راه خیره مانده اند. سایه ات تنها همراهت است. چون به چراغ پیش رویت نزدیک میشوی سایه ات در پس توست. پشتیبانی نیک و دلگرمی روان. امیدی جالب به اینکه با خوش بینی خاصی گمان میکنی تنها نیستی!! وجودی به دنبالت می آید و میخواهد همانند تو باشد. هرچه به نور نزدیکتر میشوی سایه ات کوتاهتر و نزدیکتر میشود تا ناگاه در میابی هم قدمت شده، در کنار توست و دوشادوشت میآید. نگاهش میکنی،‌لبخندی و شاید حسی نیمه زیبا ازین که موجودی هر چند بی هویت کنار توست، هم پای توست و مسیری را میرود که تو میروی ...

دیری نمیپاید که آهسته از تو پیش می افتد. هرچه از چراغ راه روشن کن دور تر میشوی سایه ات هم از تو دورتر میشود. گویی انگار اتصال شما تنها به پابندی باشد نازک و سست که به تلنگری بند است. سایه دورتر و دورتر میشود و قد میکشد و تو تنهاتر وتنهاتر میشوی. از تو بلندتر میشود و ناگاه میبینی آنچه از تو خلق گشته هیولایی ترسناک است که حتی خود نیز از آن میترسی،‌ انکارش میکنی. نمایی از تو دارد اما نمیشناسی اش! گویی جلودار تو شده و راه را بر تو بند کرده. تعجب میکنی و شاید به فکر فرو بروی ...  

رام و آرام که به چراغ بعدی نزدیک میشوی سایه ات رنگ میبازد. با آن هیبت تو خالی اش آنقدر کمرنگ میشود که ناپدید میگردد و دوباره سایه ای جدید که در پس تو دنبالت راه میرود و پا جای پای تو میگذارد. مهربان، آرام و دوست داشتنی ... 

این است سلسله ی تولد و مرگ سایه ها در مسیری تاریک که تنها چراغ هایی گوژپشت و مبهوت و مات آن را روشن میکنند. 


پ.ن. متن پایین چه ربطی به چهار خط اول و عنوان داشت!؟ ربطش به نویسنده مربوطه ...

پ.ن.2 اون چهار خط اول (هرچی دلت میخواد اسمش رو بگذار، شعر،‌متن،‌نثر ...) یه قسمتی از یکی از متنهای خودم بود ...